بایگانی برچسب‌ها: تصویر

شارلی را بکش!

مرگ ژنرال دوگل
هشت روز پیش از آن که ”ژنرال دوگل“ در زادگاهش کلمبه درگذرد، کلوب شبانه‌ای در ”سن‌لورن دو پونت“ طعمه‌ی آتش ویران‌گری شد که در نتیجه‌ی آن، 142 نوجوان و جوان جان باختند و شدت سوختگی بدن نجات‌یافتگان این فاجعه، تا نود درصد نیز می‌رسید. این فاجعه، به قدر کافی مصیبت‌بار و غم‌انگیز بود که مدت‌ها صدر اخبار فرانسه را به خود اختصاص دهد اما درگذشتِ همزمان ژنرال دوگل، قهرمان ملی فرانسه، باعث شد این اخبار این مصیبت به حاشیه رانده شود.
در آن هنگام، تنها نشریه‌ی فکاهی که با جسارت به این موضوع پرداخت، هفته‌نامه‌ی فکاهی هاراکیری بود. این نشریه با چاپ تصویری در صفحه‌ی نخست خود، چنین نوشت: ”رقص تراژیک در کلمبه: 1 نفر کشته“
heb1این عمل نشریه‌ی ”هاراکیری“، چون جرقه‌ای در انبار باروت، خشم بی‌حدی در فرانسه بر‌انگیخت: دولت وقت، انتشار آن را ممنوع اعلام کرد و این عمل را نا‌بجا و نا‌بخردانه خواند. این نخستین باری بود که نشریه‌ی فکاهی ”هاراکیری“ جنجال بزرگی در اروپا برانگیخت: نشریه‌ای که بعد‌ها تغییر نام داد و اینک ما آن را با نام شارلی اِبدو می‌شناسیم.

ادامهٔ این نوشته را بخوانید

چشم در چشم غریبه‌ها

2512بروس گیلِدن (Bruce Gilden)، عکاس و هنرمند آمریکایی (متولد 1946) است که پرتره‌های وی از مردمان در خیابان‌های نیویورک، شهرت دارند. او که ”جایزه‌ی عکاسی ناشران اروپایی“ را دریافت کرده است، هنگام تحصیل در رشته‌ی جامعه‌شناسی، با دیدن فیلم آگراندیسمان، اثر سینماگر ایتالیایی آنتونیونی، به عکاسی علاقمند شد و از آن پس در قالب پروژه‌هایی، به عکاسی از مردم روی آورد. همراه تصاویر گویا و جذاب وی، با غریبه‌هایی که هر روز در خیابان از کنار ما می‌گذرند، چشم در چشم شوید.

ادامهٔ این نوشته را بخوانید

کودکان جنگ

در قرن بیستم، بیش از 2 میلیون کودک در جنگ‌ها کشته شده‌اند، 4 تا 5 میلیون کودک معلول شده‌اند. 12 میلیون کودک آواره و بی‌خانمان شده و بیش از یک میلیون کودک، والدین خود را از دست داده‌اند و بیش از 10 میلیون کودک به مشکلات روحی و روانی دچار گشتند.

Cwar-01


میان سالهای 1945 تا 1992 میلادی، 149 جنگ در جهان بوقوع پیوسته که بیش از 23 میلیون کشته بر جای گذاشته است: از بوسنی‌هرزگوین تا کامبوج و از غزه تا رواندا.  این ماشین جنگ و خون‌ریزی، اکنون بیش از پیش، کودکان بیشتری را در زیر چرخ‌های خود قربانی کرده است. گاه تمام دوران کودکی و نوجوانی میلیون‌ها انسان، در میانۀ جنگ‌ها و کشتارهای داخلی گذشته است.


Cwar-02 ادامهٔ این نوشته را بخوانید

ویرانه‌های اسرار‌ آمیز دنیای کهن (1)

سنگ‌های کارناک

در نزدیکی روستای کارناک (carnac)، واقع در بریتانیِ فرانسه، منطقه‌ای وسیع از سنگ‌های بنا شده به دست بشر وجود دارد. این سازۀ اسرار‌آمیز، که قدمت آن به 6500 تا 5300 سال پیش باز می‌گردد و از اهرام مصر قدیمی‌تر است، مجموعه‌ای از میز‌سنگها، گور‌پشته‌ها، سنگ‌افراشت‌ها و ردیف‌های هندسی سنگ‌هایی است که توسط انسان‌های پایان عصر سنگ، بنا شده است.
carnac (5)b

ادامهٔ این نوشته را بخوانید

ریشه‌ی همه رنج‌ها

در روزگاران نخستین، که همه‌ی جان‌داران روی زمین با هم سخن می‌گفتند، آدم‌ها و جانوران به خوبی و خوشی کنار هم زندگی می‌کردند. اما چون آدم‌ها کم‌کم زیاد شدند، به شکار و کشتن جانوران روی آوردند تا گرسنگی خود را بر طرف کنند. آن‌ها جانوران را از خانه‌های‌شان بیرون راندند و حتی بدون دلیل به شکار جانوران هم می‌پرداختند.
این‌جا بود که جانوران دور هم جمع شدند تا تصمیم بگیرند چگونه با این جماعت مقابله کنند. خرس‌ها پیشنهاد کردند با استفاده از نیزه و تیر‌کمان، به جنگ آدمیان بروند. اما پیشنهاد آن‌ها از سوی باقی جانوران ابلهانه خوانده شد و خرس‌ها از جمع ایشان رانده شدند؛ پس خرس‌ها هم تصمیم گرفتند می‌توانند با چنگ و دندان طبیعی خود به جنگ آدم‌ها بروند.
باقی جانوران تصمیم گرفتند هر یک، نوعی از بیماری را بیافرینند تا از جمعیت آدم‌ها کاسته شود. اما گیاهان که این تصمیم را نا‌بخردانه می‌دانستند، دور هم گرد آمدند و هر یک راهی برای درمان آن بیماری‌ها آفریدند.
… چنین است که سرخ‌پوستان ”چروکی“، پیش از کشتن حیوانات، از آن‌ها درخواست بخشایش می‌کنند.
dis1_resize ادامهٔ این نوشته را بخوانید

می‌خواهم زنده بمانم!

 پادشاهِ جنگل

”هرمن پِری“، در طول جنگ جهانی دوم یکی از اعضای گردانِ کار ارتش امریکا در برمه بود: گردانی که کار ایشان، ساختن جاده در بدترین شرایط ممکن بود. این گردان، که تنها از سیاه‌پوستان تشکیل شده بود، باید با بیماری، باران‌های موسمی، زالو‌ها و حملۀ ببرهای آدم‌خوار دست و پنجه نرم می‌کرد تا جادۀ بیهوده‌ای را درست کند که ارتش امریکا به چین قول آن را داده بود. جاده‌ای که در هر مایل، دو کشته بر جای گذاشت و عملا بدون استفاده ماند.
زمانی که ”هرمن“ از شرایط طاقت‌فرسا جان به لب شد، با یکی از افسران سفیدپوست درگیر شد. او سه ماه تمام در یک محفظۀ فلزی که جعبۀ ”عرق‌ریزان“ نامیده می‌شد، در گرمای آفتاب جهنمی حبس شد. وقتی آزاد شد، یکی از افسران خود را کشت و به جنگل گریخت. وی شرایط سخت جنگل را از سر گذراند و توسط یک قبیله‌ی بومی که شکارچیان انسان نام داشتند، پذیرفته شد و با دختر رئیس قبیله ازدواج کرد. او تبدیل به شکارچی ماهری شد و به کِشتِ خشخاش پرداخت.
افسانۀ ”هرمن پِری“ در میان سربازان آمریکایی دهان به دهان گشت و به وی لقب پادشاه جنگل دادند. به همین دلیل دستور کشتن وی از بالا صادر شد. سربازان با حمله به روستای شکارچیان انسان، وی را با شلیک گلوله زخمی و دستگیر و برای اعدام به یک زندان منتقل کردند. اما وی به شیوۀ فیلم رستگاری شاوشنک از طریق لولۀ فاضلاب این زندان گریخت. دو هفته بعد او در جنگل محاصره شد، ولی در حالی که باران گلوله از هر سو بر سر وی می‌بارید، از یک صخره خود را به داخل رودخانه انداخت و به کمک یک کندۀ درخت شناور، از مهلکه گریخت.
اندکی بعد ارتش در یک کمین، وی را غافلگیر کرد که در جریان آن، ”هرمن“ با سه گلوله زخمی شد؛ اما باز هم موفق به فرار شد. سرانجام چند روز بعد، او که خود را در نقش یک بومی جا زده بود، دستگیر و بلافاصله به چوبۀ دار سپرده شد: در حالیکه 17 سرباز مسلح وی را محاصره کرده و دستور داشتند بدون تعلل به وی شلیک کنند، حتی به بهای از دست دادن جان خود!
01 ادامهٔ این نوشته را بخوانید

و اسکار تعلق نمی‌گیرد به…

توهم بزرگ (1937) – ژان رنوار
1b
این شاه‌کار سینمای فرانسه که داستان فرار گروهی افسر فرانسوی در جنگ جهانی اول از اردوگاه را نقل می‌کند، همواره در میان منتقدان و سینما‌گران، یکی از بهترین فیلم‌های ساخته شده‌ی تاریخ سینما قلمداد می‌شود. ”اورسن ولز“، فیلم‌ساز نامی، گفته است این یکی از فیلم‌هایی است که وی با خود به ”کشتی نوح“ احتمالی خواهد برد. با این همه، این فیلم تنها نامزد دریافت اسکار خارجی شد و آکادمی اسکار آن را قابل تقدیر ندانست!

ادامهٔ این نوشته را بخوانید

فرگشتِ چشم

در آغاز، زندگی نابینا بود. پیش از آن که چشمی برای دیدن وجود داشته باشد… و دنیای ما برای 4 میلیارد سال چنین بود.


”چشم“، شاهکاری از پیچیدگی ساختاری که از قرنیه، عنبیه، عدسی، شبکیه، عصب‌های نوری و عضله‌ها تشکیل شده و تفسیر تصاویر را بر عهده‌ی شبکه‌ی عصبی مغز گذاشته است، ساختاری بسیار پیچیده‌تر از هر ابزاری است که تا کنون توسط هوش انسانی ساخته شده و از همین رو استدلال می‌شد چشم انسان نمی‌تواند حاصلِ تکاملی ”ناآگاه“ باشد. برای این که ببینیم آیا این حرف درست است یا خیر، به سفر در طول زمان می‌پردازیم و به دنیایی می‌رویم که هنوز در آن، چشمی برای دیدن وجود نداشت. آموزگار ما در این سفر، ”نیل دِ‌گرس تایسون“ اختر‌فیزیک‌دان برجسته‌ی آمریکایی است که با زبانی شیوا و جذاب، چگونگی فَرگشت و پیدایش چشم در موجودات زنده را تشریح می‌کند. این ویدئوی کوتاه و آموزنده را از پیوندهای زیر دریافت کنید.cosmos


√ نسخه‌ی با زیر‌نویس پارسی (480p):
دریافت بخش نخست (25 مگابایت) — پیوند کمکی
دریافت بخش دوم (25 مگابایت) — پیوند کمکی
دریافت بخش سوم (25 مگابایت) — پیوند کمکی
دریافت بخش چهارم(20 مگابایت) — پیوند کمکی


√ نسخه‌ی بدون زیرنویس (480p):
دریافت بخش نخست (30 مگابایت) — پیوند کمکی
دریافت بخش دوم (30 مگابایت) — پیوند کمکی
دریافت بخش سوم (30 مگابایت) — پیوند کمکی
دریافت بخش چهارم (18 مگابایت) — پیوند کمکی


√ برگرفته از سریال علمی ”کیهان: یک اودیسه‌ی فضا-زمانی“ با اجرای نیل تایسون و تهیه‌کنندگی سِث مک‌فارلن. نیل تایسن یکی از معروف‌ترین سخن‌رانان و مروجان دانش نوین به شمار می‌رود و بسیاری، او را جانشین کارل سیگن می‌دانند. او علاوه بر فعالیت‌های علمی‌اش و حضور در برنامه‌های تلویزیونی، چندین کتابِ دانش برای همگان نوشته، مدیر افلاک‌نمای ”هایدن“ نیویورک است و دانشیار تحقیقاتی بخش اخترفیزیک موزه‌ی تاریخ طبیعی آمریکاست.


توضیح: برای باز کردن فایلهای فشرده پس از دانلود تمام قسمت ها، از نرم افزار رایگان همچون 7zip (دانلود) یا Winrar (دانلود) استفاده کنید

گم‌شده در غبار تاریخ…

وینچا
یکی از بزرگ‌ترین تمدن‌های ماقبل تاریخ اروپا، که 5500 سال پیش از میلاد در مناطق وسیعی از اروپا (در صربستان و رومانی امروزی) می‌زیستند، وینچا‌ها (تورداس) بودند. این مردمان عصر نوسنگی که دوران اوج ایشان 1500 سال به درازا کشید، نام کنونی خویش را از دهکده‌ای در ساحل رود دانوب گرفته‌اند. ایشان شاید نخستین تمدن اروپایی بودند که به ساخت ابزار فلزی پرداختند و شاید نخستین کسانی که از مس استفاده کردند. آن‌ها همچنین نخستین قومی بودند که دست به استخراج روش‌مندِ معادن زدند.
Vink (1)

ادامهٔ این نوشته را بخوانید

برگزیده آثار «لئونارد کوهِن»

”همه می‌دانند تاس‌ها تقلبی‌اند
و همه با امید واهی به بازی چشم دوخته‌اند
همه می‌دانند جنگ به پایان رسیده
و می‌دانند چه بسیار انسان‌های نیک از بین رفته‌اند
همه می‌دانند جنگ فریبی بیش نبود
که فقرا فقیرتر می‌شوند و اغنیا غنی‌تر
این رسم زمانۀ ما است
و همه می‌دانند

همه با‌ خبرند قایق در حال غرق شدن است
و می‌دانند که ناخدا دروغ می‌گوید…“

لئونارد کوهن، نغمه‌سرا، آهنگ‌ساز، شاعر و نویسندۀ کانادایی بود. وی از چهره‌های برجستۀ تالار مشاهیر موسیقی راک اند رول آمریکا، تالار مشاهیر موسیقی کانادا و تالار مشاهیر نغمه‌سرایان کانادایی است. وی همچنین جایزۀ ادبی ”شاهزاده آستوریاس“ را در سال 2011 دریافت کرده است. موسیقی وی، او را در ردیف مشاهیری چون باب دیلن و پل سایمون قرار داده است. بسیاری از منتقدین، وی را یکی از برجسته‌ترین چهره‌های موسیقی دهۀ شصت میلادی می‌دانند. بسیاری ترانۀ ”هله‌لویا“ی وی را از برترین آثار موسیقی راک قلمداد می‌کنند. وی در نوامبر سال 2016 میلادی درگذشت. برگزیده‌ای از آثار مطرح این هنرمند پر آوازه را از پیوندهای زیر دریافت کنید.
LCohen

دریافت بخش نخست (30 مگابایت) — پیوند کمکی (مدیافایر) — پیوند کمکی (دراپ باکس)
دریافت بخش دوم (30 مگابایت) — پیوند کمکی (مدیافایر) — پیوند کمکی (دراپ باکس)
دریافت بخش سوم (20 مگابایت) — پیوند کمکی (مدیافایر) — پیوند کمکی (دراپ باکس)
ژانر: راک، گاسپل، فولک

از همین دست بخوانید:
برگزیده آثار جِنِسیس
برگزیده آثار پیتر گابریل
برگزیده آثار سوپر‌ترمپ
ترانه‌های یهودیان اشکِنازی

حماقت‌های بشری

در ماه مارس 1826 میلادی، جوزف اسمیث، جوان 21 ساله، متهم به کلاه‌برداری و بر هم زدن نظم عمومی شد. وی در دادگاهی که در ”بینبریج“ برگزار شد، اعتراف کرد که سر مردم کلاه می‌گذاشته و به ایشان وعده داده است که با کمک یک سنگ جادویی، می‌تواند اشیاء گمشده‌ی آن‌ها را پیدا کند.
18 ماه بعد، همین آقای جوزف اسمیث، ادعا کرد دو فرشته بر وی ظاهر شده و جایگاه لوحه‌های طلایی را به وی نشان داده‌اند که بر آن‌ها کلماتی غریب نقش بسته… و این الواح را که خودش آن‌ها را پیدا کرده بود، تنها می‌شد به کمک یک سنگ جادویی و توسط خود وی، خواند! جوزف اسمیث به این ترتیب پایه‌گذار مکتب مذهبی ”مورمون“ شد… مکتبی که بر این باور است که تعالیم، آداب و رسوم از طریق ”وحی الهی“ به جوزف اسمیث منتقل می‌شود.
hst (0) ادامهٔ این نوشته را بخوانید

والت دیزنی: رویاهایی از جنس وحشت و خون


پینوکیو


1_resize
در اولین نگارش داستان، عروسکِ چوبی بواسطه‌ی اعمال بدش، از سوی پدر ژپتو محکوم به نابودی می‌شود، اما پینوکیو از خشونت پدر ژپتو می‌گریزد. هنگامی که ژپتو به تعقیب پینوکیو بر می‌آید، توسط پلیسی که گمان می‌برد پیرمرد قصد آزار پینوکیو را دارد، دستگیر و به زندان افکنده می‌شود. در همین حال پینوکیو به منزل ژپتو باز می‌گردد و در آنجا یا جیرجیرک صد ساله‌ی پیری روبرو می‌شود که به پینوکیو اخطار می‌کند پسرهای بد، به الاغ تبدیل خواهند شد. اما پینوکیو با چکشی، جیرجیرک معروف والت دیزنی را ”له“ می‌کند!
در داستان اولیه، پینوکیو به زحمت از سوختن بعنوان هیزم آتش نجات می‌یابد، پنجه‌ی گربه‌ی شروری را با دندان می‌کند و با پری مو آبیِ زیبایی ملاقات می‌کند. پری به پینوکیو اعتراف می‌کند که در حقیقت دختر جوان مرده‌ای است که منتظر است تا مردم برای دفن جسد وی بیایند. سرانجام پینوکیو توسط گربه‌ی شرور (گربه نره) و همکارش روباه، از درختی آویخته می‌شود تا به آرامی به مرگی رقت‌بار، در می‌گذرد…
اما این پایان، چندان به مذاق ناشران و ویراستاران آن زمان خوش نیامد. پس تغییراتی لازم بود. قسمت دومی به داستان افزوده شد که در آن، پری زیبا، پینوکیو را نجات داده و نزد خود می‌آورد. اما پینوکیو به کارهای بد خود ادامه داده و تبدیل به الاغ می‌شود. سپس یک موسیقیدان او را می‌خرد تا اورا بکشد، پوستش را بکند و از آن طبل درست کند! سرانجام موسیقیدان پینوکیو را در دریا غرق می‌کند، ماهی ها شروع به خوردن گوشت و استخوان او می‌کنند تا تنها بدن چوبی عروسک باقی می‌ماند. اینجاست که پینوکیو توسط کوسه‌ای بلعیده می‌شود و در شکم آن، پدر ژپتو را می‌یابد که سعی در خوردن ماهی زنده‌ای را دارد که دائم از دستش لیز می‌خورد. پایان داستان را همه میدانیم. پینوکیو از پدر خود پرستاری می‌کند و به پاس پسر خوبی بودن، تبدیل به کودکی واقعی می‌شود.

ادامهٔ این نوشته را بخوانید

آثار جاودانه‌ی موسیقی کلاسیک (9)


پیش‌درآمد پرده نخست، لا تراویاتا… اثر جوزپه وردیVerdi (1)_resize


لا تراویاتا (La traviata ) اپرایی است در سه پرده از ”جوزپه وردی“ (Giuseppe Verdi) آهنگ‌سازِ شهیر ایتالیایی که بر اساس نمایش‌نامه‌ی ”خانم کاملیا“، اقتباس شده از رمانی اثر ”الکساندر دوما“ (پسر) تنظیم شده است. این اپرا نخستین بار به سال ۱۸۵۳ میلادی با نام ”ویولتا“ در ونیز به روی صحنه رفت. اپراهای جوزپه وردی (1901-1812) از جمله مشهورترین و پر اجرا‌ترین اپراهای جهان هستند و بسیاری، آثار وی را در زمینۀ اپرا، هم‌سنگ آثار ”بتهوون“ در سمفونی می‌دانند. اپرای ”لا تراویاتا“ (زن گمراه) پر اجراترین اپرای جهان به شمار می‌رود.

ادامهٔ این نوشته را بخوانید

آثار جاودانه‌ی موسیقی کلاسیک (8)


آمرزش‌خوانی آلمانی، موومان چهارم… اثر یوهانس برامسbrahms(2


”آمرزش‌خوانی آلمانی“ (سوگ‌نامه‌ی آلمانی – Ein deutsches Requiem) اُپوس ۴۵، طولانی‌ترین ساختهٔ یوهانس برامس (۱۸۹۷–۱۸۳۳) است که میان سال‌های ۱۸۶۵ تا ۱۸۶۸ میلادی برای گروه کر، ارکستر، و دو تک‌خوان سوپرانو و باریتون تصنیف کرده است. این اثر از هفت موومان تشکیل شده و امروزه مرگ مادر برامس و دوست او، روبرت شومان دو انگیزهٔ تصنیف آن دانسته می‌شود. یوهانِس برامس (Johannes Brahms) موسیقی‌دان شهیر آلمانی دوران رمانتیک است. برامس از آهنگ‌سازانی است که به موسیقی فولکلوریک آلمانی علاقه شدیدی داشت و در نتیجه، بیشتر نغمه‌های سازی و آوازی او رنگ و بوی آهنگ‌های محلی را دارند. از آثار وی می‌توان به کنسرتو پیانوها، سونات‌ها و والس‌های با ارزشی اشاره کرد.

ادامهٔ این نوشته را بخوانید

زمینِ پاک: نغمه‌هایی از سرخ‌پوستان آمریکا

زمین پاک: نغمه‌هایی از سرخ‌پوستان آمریکا برای مادرمان زمین، برگزیده‌ای از ده ترانه اثر هنرمندان سرخ‌پوست است در نکو‌داشت روز زمین… با ترانه‌هایی از هنرمندان بومی آمریکا چون بیل میلر، رابرت میرابال و جوُان شِناندوا. این اثر زیبا را از پیوندهای زیر دریافت کنید.
sacred_resize


دریافت بخش نخست (25 مگابایت) – پیوند کمکی (مدیافایر) پیوند کمکی (ترین بیت)
دریافت  بخش  دوم (23 مگابایت)  – پیوند کمکی (مدیافایر) پیوند کمکی (ترین بیت)


ژانر: موسیقی بومی – موسیقی جهان